دومین مجمع عمومی حزب همدلی مردم تهران روز (جمعه) مورخ 97/11/5 برگزار شد که طی آن اساسنامه حزب از استانی به کشوری تغییر کرد.

 در این نشست حزب همدلی مردم تهران سه دستور جلسه «انتخاب بازرسان حزب»، «تغییر اساسنامه حزب از استانی به سراسر و تطبیق اساسنامه با قانون جدید کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور» و "قرائت قطعنامه پایانی کنگره"را مورد بررسی و تبادل نظر میان اعضا قرار داد.

 

سید احمد نبوی دبیرکل حزب همدلی مردم نیز در این کنگره با بیان اینکه به تحزب اعتقاد جدی داریم و باید کشور از مسیر تحزب اداره شود، گفت: بر همین اساس در سال گذشته جلسه‌های شورای مرکزی به طور مرتب برگزار شده است و از شانزده شهرستان استان تهران، برای دفاتر ۹ شهرستان مجوز فعالیت گرفته‌ایم و تاکنون دفاتر شش شهرستان نیز افتتاح شده و دفاتر سه شهرستان دیگر هم در نیمه اول سال بعد شروع به کار می‌کنند.

 

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مسائل روز کشور، گفت: به دلیل سنگین و فربه بودن سیستم مدیریت، باید برای اداره کشور برنامه داشت. ما اکنون اقتصاد مقاومتی نداریم چرا که اقتصاد مقاومتی یعنی ۸۰ میلیون ایرانی دستشان در جیب خودشان باشد که هم به دولت کمک کنند و هم زندگی خودشان پیش برود.

 

نبوی مبارزه با فساد و رانت خواری را نخستین وظیفه تشکل متبوع خود دانست و اظهار کرد: در کشور ما احزابی شکل گرفته‌اند که به طور عمده انتخاباتی هستند و برای حمایت از یک کاندیدا، از قبل امتیاز طلب می‌کنند اما حزب ما برای قدرت نیامده است بلکه برای همدلی آمده تا با رانت و فساد مبارزه کند و برای همه امور کشور برنامه و مشورت دهد.

 

در بخش دیگری از این کنگره پیشنهاد تغییر اساسنامه حزب از استانی به کشوری و تطبیق اساسنامه با قانون جدید کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با رأی اکثریت تصویب شد و عنوان حزب از «همدلی مردم تهران» به «همدلی مردم تحول خواه» تغییر یافت.

 

در این کنگره از کتاب *گزارش عملکرد یکساله حزب همدلی مردم تهران(همت) توسط دبیرکل و لوگو جدید این حزب با نام حزب همدلی مردم تحول خواه(همت)* رونمایی شد.

 

سخنرانان این مراسم از اعضا خود حزب بودند؛ آقایان مهندس فغانی جانشین دبیرکل؛ دکتر کریمی تفرشی معاون دبیرکل و مهندس سید احمد نبوی دبیرکل حزب همت.

 

در پایان با رأی مجمع عمومی حزب «عادل ملکی»، «محمدرضا بور رنگ» و «امیرحسین رضاوند» به عنوان بازرسان اصلی  و «منیژه امیریان» و «مهری سروش» به عنوان بازرسان علی‌البدل حزب همت انتخاب شدند.

 

 

 

 

 « شهادت هم‌رزمان یا داغ فرزند کدام سخت تر است » 

به طور قطع در طول دوران دفاع مقدس یکی از سخت ترین لحظات برای رزمندگان اسلام ، شهادت دوستان و همرزمانشان بوده است دوستانی که تا چند لحظه قبل از شهادت بهترین رفیق و یار برای هم بودند بطوریکه گاهی حاضر بودند برای نجات یکدیگر جانشان را بدهند ولی دست تقدیر لحظه شهادت دوستشان را رقم می زد و باید بالای سر جنازه متلاشی شده رفیقشان نظاره گر پرواز روحش می‌شدند ، این دوستی ها گاها آنقدر در هم تنیده و عاشقانه بود که شاهد عقدهای اخوتی می‌شدیم که از برادر تنی و خونی نزدیکتر می گردید. امروزه هر کس برادری ، دوستی و رفیقی از جنسی که در بالا گفته شد را از دست بدهد میتواند تقریبا درک آن لحظات دشوار میدان نبرد را کمی احساس نماید . این درد البته برای فرماندهانی همچون فرماندهان گروهان و گردان که ماهها با نیروهای خود کار و تمرین میکردند بسیار سخت تر بود چرا که احساس مسئولیت در خصوص خونهای ریخته شده نیروهایشان بشدت جانکاه و درد آور بود ، هم نیروی خود را از دست داده بودند ، هم دوستانی نزدیک را دیگر نداشتند و از همه سخت تر آنکه بار مسئولیت آنان را بعهده داشتند و باید فردای آن شهادت ها به خانه آنان میرفتند و جوابگوی پدر و مادر و شماتت های احتمالی آنان می‌بودند که کاری بس دشوار و سخت و زجر آور بود . آن روزها شاید کمتر کسی فکر می‌کرد که فرمانده اول جنگ ، آقا محسن امام خمینی ( ره ) و کسی که هم مسئولیت عملیات‌ها را بعهده داشت و هم هزاران رزمنده را در عملیات ها مدیریت میکرد و هم بهترین دوستانش فرماندهان لشگرها و تیپ های عملیاتی بودند چگونه آن روزهای التهاب و سختی را می گذراند و هیچکس دلش نمی‌خواست خود را جای او بگذارد ، آنجاییکه در پایان هر عملیات تعداد شهدا را به او خبر می‌دادند و هم شهادت فرماندهان و دوستانش را به گوشش میرساندند ، و آن روزها دیگران چه می‌دانستند که او در چه حالی بوده است از شنیدن شهادت این بهترین های زمان . داغ همرزمانش و نیروهایش از او آرام آرام چهره ای عبوس و گرفته ساخت ، صورتی که انگار سالهاست با گشادگی و لبخند فاصله گرفته بود و سوال بسیاری از جوانان این سالهاست که چرا محسن رضایی اینگونه گرفته و عبوس است ؟ و البته حق داشتند که ندانند . محسن رضایی شاید آن روزها داغ پدران و مادران برای از دست دادن فرزندان شهیدشان را هیچگاه نکشید ولی داغ همرزم و رفیق و دوست و نیروی عملیاتی تحت مسئولیت را تا دلت بخواهد کشید و در خود فرو خورد . و اما بیست و چند سال پس از جنگ خداوند متعال امتحانی سخت را برایش رقم زد و او این بار داغ فرزند را هم دید ، داغی که شاید سخن گفتن از آن هم دهها سال دیگر برای امنیت کشور باید پنهان بماند . دکتر محسن رضایی امروز حالا دیگر چند سالیست که میتواند درک کند که داغ فرزندان پدران و مادران شهدا هم بسان دوستان و همرزمانش سخت و دشوار و جانکاه است و حالا بار هر دو غم را با هم بدوش میکشد هم نقش سنگین مسئولیت و همرزمی با شهدا را ، همچون درد همه رزمندگان در فراق دوستان شهیدشان و هم درد فراق فرزند را همچون پدران و مادران داغدیده دوران دفاع مقدس . خداوند اجر محسنین را برای این سرباز بی ادعای اسلام و ایران ، امام خمینی ( ره ) و رهبری و مردم پاک باخته و دلسوخته کشور عطا نماید . انالله و انا الیه الراجعون در سالروز شهادت مظلومانه حضرت امام حسن عسگری(ع) هفتمین سالگرد عروج احمد رضایی را به سوگ خواهیم نشست. زمان: جمعه 25 آبان1397-ساعت15 مکان:شبستان زینبیه امامزاده صالح(ع) تجریش. 

سید احمد نبوی رزمنده دفاع مقدس @

سه اختر روشنگری

 پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ که شاه با کمک آمریکا و انگلیس ( چند سال پیش آمریکا در پی رونمایی از اسناد CIA که دیگر محرمانه نبود پس از حدود شصت سال به این دخالت در امور داخلی ایران و شکست دکتر مصدق رسما اعتراف کرد ) دربار و یاران شاه ، ارتش تصفیه نشده و اوباش خیابانی توانسته بود به کشور بازگردد و ضمن دستگیری دکتر مصدق و یارانش و همچنین برخی از علمای طرفدار نهضت ملی شدن نفت شرایط عادی را ظاهراً به کشور بازگرداند و خیلی زود دست به محاکمه دکتر محمد مصدق زد ، با شروع این محاکمه که تنها چند ماه پس از کودتا شروع شده بود تظاهرات در دانشگاه تهران که تنها موسسه آموزش عالی آن روزهای ایران بود آغاز شد و در روزهای ۱۶ مهر و ۲۱ آبان دانشجویان وارد کارزاری جدید با شاه شدند که خیلی زود این آتش خاموش شد . شاه که سر مست از قدرت مطلق خود و سرکوب بی صدای دانشگاه و بازار گردیده بود خبر نداشت که با اعلام از سرگیری روابط با بریتانیا که آن را در بوق و کرنا کرده بود بار دیگر دانشگاه تهران را ملتهب میکند و این خبر باعث شد که تظاهرات بار دیگر شعله ور شود و به جای تظاهرات چند هفته قبل که بانی آن حزب توده بود این بار مذهبیون و ملیون دانشگاه وارد تظاهرات گردند و در نهایت در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ و تنها چهار ماه پس از کودتا ، ارتش برای ساکت کردن دانشجویان به دانشگاه تهران حمله کرد که در اثر آن احمد قندچی ، مصطفی بزرگ نیا و مهدی شریعت رضوی به شهادت رسیدند و این خونها پایه گذار بیداری مردمی شد که ۲۵ سال بعد با رهبری امام خمینی ( ره ) طومار آن قدرت عظیم که آمریکا و بریتانیا با ۵۰/۰۰۰ مستشار تمام وقت پشتوانه آن بودند را در هم بپیچید ، اما نکته مهم این است که پس از ۶۵ سال از آن واقعه میگذرد واقعا آمریکا و انگلیس دیگر کاری با ایران ندارند ؟ اتفاقات داخلی و درگیری‌های جناحی خسته کننده داخلی یک اتفاق معمولی می‌باشد ؟ نارضایتی های مردم از دولت های چند دوره گذشته ، سرمایه اندوزی های افسانه ای عده ای خاص ، رانت ها و اختلاس های متعدد و تکراری ، دستگیری های جاسوسان داخلی و خارجی ، وجود دهها زندانی اقتصادی که در دولتهای هر دو جریان جز مدیران ارشد کشور بودند ، وجود دهها مسئول به ظاهر انقلابی و سکولار فراری در خارج از کشور با سرمایه های این مردم و .... موضوعی عادی می‌باشد ؟ نقش آمریکا و انگلیس و عوامل ارشد آنان که در دولت های مختلف قبلی و فعلی مسئولیت کلان دارند و تولید کننده اصلی نارضایتی های مردم می‌باشند را می توان ندیده گرفت و به فراموشی سپرد . دانشگاه غیر سیاسی امروز نیاز به تحرکی جدید دارد و شاید برگشتن به سیره سه اختر روشنگری ۱۶ آذر ۱۳۳۲ راه را برای مسدود کردن بازگشت استکبار و در مقابل ایجاد فضایی امیدوار کننده برای مردم را می تواند در پی داشته باشد . شاید حرکت توفنده دانشگاه بتواند شیفتگان قدرت را که دهها سال است جای عاشقان خدمت را گرفته اند و مردم انقلابی و شهید داده و درد کشیده را به تنگنا کشانده اند ، به جایگاه اصلی خود یعنی سطلهای زباله بازگردانند .

 « آدرس غلط آقای تاج زاده » 

جناب آقای تاج زاده در مصاحبه اخیر خود با روزنامه شرق مطالبی را عرض کرده اند که میتواند کد رمز اتفاقات احتمالی آینده در دانشگاه های کشور باشد که اگر نسبت به آن مداقه ای صورت نپذیرد و مورد گفتگوی جریان مستقل و تحول خواه کشور قرار نگیرد شاید کد رمز درگیری‌های زرگری دو سر تند روی اصلاح طلبان و اصولگرایان کشور برای انتخابات آتی کشور باشد و بار دیگر دو قطبی ساختگی خود را به ملت تحمیل نمایند . جناب آقای تاج زاده مطالب زیادی در این مصاحبه گفته اند ولی پاراگراف مورد نظر این یادداشت مربوط به جمله عجیب ایشان با این مضمون می‌باشد « دانشجویان سربازان احزاب نیستند که فقط هر چهار سال یک بار به کار انتخابات بیایند . قطعا انتخابات موضوع بسیار مهمی است و دانشجویان می‌توانند و باید در آن اثر گذار باشند ، اما نباید به عامل دست جناح های سیاسی تنزل یابند » . آقای دکتر مطلب بسیار خوبی گفته اید چرا که دانشجویان امروز هرگز دانشجویان دهه هفتاد و هشتاد نیستند که با یک دستور جناحی به خیابان بریزند و بازیچه داستان‌های خطرناکی شوند که زخم ترکش های آن هنوز التیام نیافته است . جناب آقای دکتر تاج زاده اتفاقات دانشجویی رخ داده در دهه هفتاد زیر سر طیف تند روی کدام جناح بود ؟ زندانی شدن ، ترک تحصیل ، ستاره دار شدن ، خارج رفتن های اجباری ، غربت نشینی های سخت و بی پایان دانشجویان که با دستور جناحی به خیابانها ریختند بعهده اتاق فکر کدام جناح است ؟ درست است که تندروهای جریان رقیب شما هم در تشدید این چرخه موثر بودند ولی اگر فضای کشور در آن روزها امنیتی نمیشد تندروهای دست راستی کشور بهانه ای برای ادامه اتفاقات پیدا می‌کردند ؟ آن روزها دانشجویان سربازان حزب و جناح شما نبودند ؟ از تمام دانشجویان آن دوره بپرسید که آیا امروز هم راضی هستند که به تند روی های آن روزها برگردند ، شک نکنید که تندترین آن دانشجویان که امروزه ناخواسته در جایگاه اپوزیسیون خارج نشین قرار گرفته اند هرگز راضی نبودند که در شرایط فعلی قرار گیرند و این شما بودید که این مسیر را در اتاق های فکر سیاسی خود تنظیم کردید ، آنجا که فکر می‌کردید کشور را میتوان تک قطبی اداره کرد همان ایده ای که مخالفان تند انتهای طیف اصولگرایی به آن اعتقاد دارند یعنی اداره تک قطبی کشور . جناب آقای تاج زاده تازه امروز یادتان افتاده که دانشجویان سرباز پیاده احزاب نیستند ؟ یا واقعا داستانی دیگر پشت این مصاحبه میباشد ، لطفاً غائله ای دوباره درست نکنید و بیایید تا دیر نشده سهم خود از نابسامانی‌های امروز کشور را قبول کنید بعد بفکر موضوع دیگری بیفتید ، آنجا که شما هشت سال کامل قدرت را بدست داشتید و در پایان مردم برای خروج از بن بست سیاسی ، امنیتی ایجاد شده توسط شما و همفکرانتان راهی مبهم و پیچیده را انتخاب کردند که هنوز آثار تند روی های سیاسی هشت ساله شما و تند روی ها و بی تجربگی اقتصادی دولت بعد از شما روی دوش مردم سنگینی میکند ، شما باید اعتراف کنید سهم شما از عقب ماندگی کشور چقدر است ، شما باید معترف شوید که اگر تعادل سیاسی کشور را بهم نمیزدید هرگز مردم از ترس شما به احمدی نژاد پناه نمی‌بردند . جناب آقای تاج زاده همانگونه که آقای احمدی نژاد و همفکرانش باید از ملت ایران بابت عقب انداختن اقتصاد کشور عذرخواهی کنند شما هم باید بابت بی ثباتی ایجاد شده سیاسی بر اثر تند روی ها عذر خواهی کنید هر چند شما یک عذر خواهی بیشتر بدهکارید و آن هم مربوط به دوران استفاده ابزاری از دانشجویان که ناخواسته سربازان پیاده نظام حزب و جریان شما شده بودند می‌باشید . درست است که امروز جریان دانشجویی کم اثرتر از قبل شده است ولی با دقت تر شده و به راحتی بازیچه جریان ها و گروهها قرار نمیگیرد . حزب همدلی مردم تهران ( همت ) یکسال تمام است که از طریق سازمان جوانان و دانشجویان خود در حال مذاکره تک به تک و چهره به چهره با دانشجویان و جوانان استان تهران است کاری بس صعب و دشوار که نتایج آن بسیار امیدوار کننده بوده است ، اینکه باید به دانشجویان و جوانان گفته میشد و اطمینان قلبی داده میشد که شما نه تنها سربازان حزب همت نیستند بلکه ژنرال های صاحب تشکیلات می‌باشید کاری سخت بود که در طول این یکسال توسط سازمان جوانان و دانشجویان حزب همت صورت پذیرفت و همچنان ادامه دارد ، ما امیدواریم که بتوانیم قهری که سالهاست توسط دانشجویان نسبت به مسائل سیاسی که توسط عملکرد تند شما و رقیب شما که به مثابه دو تیغه یک قیچی علیه دانشجویان نهادینه کرده بودید را به آشتی تبدیل کنیم . در پایان اتقان یقین داریم که دانشجویان اگر قصد حضور در عرصه سیاسی کشور را داشته باشند بسیار هوشمندانه تر از قبل و به نفع مصالح عمومی مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران و آینده تاثیر گذار خود قدم برخواهند داشت . 

« ایران ما مریض است »

 گربه با وقار و متین ایران که بر روی مرکز سیاسی و اقتصادی جهان نشسته است این روزها سخت کسالت دارد و نیازمند درمانی از جنس اتحاد و یکپارچگی ملت برای سلامتی خود می‌باشد هر بار در گوشه ای از این خاک زرخیز پهلوان پرور دردی، خونی یا آتشی برمی‌خیزد و قلب ایرانیان را سخت متاثر میکند و روزها مردم در بهت آن فاجعه می‌مانند. شاید از بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله نتوان گریخت ولی از آسیب‌های غیر طبیعی که عامل تولید آن انسان است هم نمیتوان گریخت؟ پدر و مادران عزیز آیا اگر در خواب ببینید که دخترک شش ساله شما زنده زنده در آتش می‌سوزد و فریاد میزند چگونه از خواب میپرید؟ رنگ پریده ، خیس عرق ، تپش وحشتناک قلب، دست و پای سست و کرخ شده و چشمانی از حدقه بیرون زده وخیس از فریادها و ناله های در خواب، سریع برمی خیزید خودتان را به دخترتان می‌رسانید و او را در خواب غرق بوسه میکنید و نماز شکر به جا می‌آورید که فقط خواب دیده اید و با ترس دوباره دیدن این کابوس به سختی به خواب می‌روید و نذر میکنید که فردا صدقه ای ، گوسفندی یا قربانی ای برای رفع خطر کنید. در زاهدان ۴ دختر ۶ ساله در آتش آنقدر جیغ کشیدند تا مردند . همه آن دخترکان فرشته خصلت و معصوم صفت دختران ما و ایران بودند که دردشان در جانمان است. امروز دیگر نباید بسرعت این غم را فراموش کنیم و منتظر فاجعه‌ای دیگر باشیم ، امروز باید سهامداران این فاجعه را شناسایی کنیم تا دوباره کسی نتواند در مسئولیتش اهمال و کوتاهی نماید. لذا قبل از اینکه مسببان این حادثه توسط مراجع ذیربط بررسی و اعلام شود باید درخواست هایی از مسئولین کشور داشته داشته باشیم. ۱- مقام معظم رهبری ، حضرت آیت الله خامنه ای رهبری عزیز ایران اسلامی بیایید و با دستورات قاطع خود بخشی از بنگاه‌های اقتصادی زیر مجموعه نهاد رهبری را مکلف نمایید تا در گازی کردن مدارس نفت سوز باقی مانده در کشور مشارکت نمایند و بخش اعظمی از سود مجموعه های خود را در یک دوره کوتاه مدت به این امر اختصاص دهند همچنین با فتوای خود و استفاده از احکام ثانویه از مقلدین خود بخواهید تا بخشی از وجوه شرعیه خود را در این مدارس خرج نمایند و از همه مهمتر به دولت دستور دهید تا حداکثر در یک فرجه یک ساله و با استفاده از همه ظرفیت های خود به این کوتاهی و سهل انگاری خاتمه دهد وگرنه حمایت خود را از دولت برمیدارید. ۲-مراجع عظام تقلید، از شما منادیان دینداری شیعه که میلیونها مقلد مذهبی و پیرو دینی دارید درخواست می‌نماییم تا همانگونه که از رقص کودکان دختر در یک مراسم همایش به خود می‌لرزید و وا اسلاما سر میدهید اینجا هم از سوختن این پروانه‌های ضعیف جثه معصوم نیز بر خود سخت بگیرید و مسئولین متخلف را تهدید به معرفی به مردم کنید و از پیروان و وجوهات دهندگان شرعیه خود بخواهید تا در این حرکت اسلامی انسانی گازی کردن مدارس به جوش و خروش در آیند تا دوباره شاهد تشییع تابوت‌های چند کیلویی نباشیمپ ۳-ریاست محترم جمهوری، از جنابعالی درخواست عزل وزیر آموزش و پرورش بدلیل سهل انگاری در وظایف ذاتی، توبیخ رییس سازمان برنامه و بودجه در خصوص عدم تخصیص بودجه اختصاصی در این امر و معرفی رییس سازمان توسعه، تجهیز و نوسازی مدارس کشور بدلیل اشغال این پست پر مخاطره بدون قبول مسئولیت های آن و دریافت حقوق کلان که وظیفه اش جلوگیری از این خسارات بوده است به دستگاه قضایی جهت محاکمه اقدام و دستورات قاطع صادر فرمایید. ۴-دادستان محترم کل کشور، درخواست داریم تا با برخورد قاطعانه با عوامل کوتاهی، اهمال و سهل انگاری در ایجاد این حادثه ناگوار جلوی مسابقه جهت گرفتن پست های دولتی گرفته شود تا هر کسی جرات قبول مسئولیتهای دولتی را نداشته باشد نه اینکه برای گرفتن پست همه اخلاقیات را زیر پا بگذارند. به یاد داریم در ایام جنگ اگر فرماندهی شهید میشد برای انتخاب جانشین او سختی های فراوانی وجود داشت، هر کسی قبول مسئولیت نمی‌کرد و در حقیقت خود را مستحق مسئولیت نمی‌دانستند ولی امروزه برای یک پست دهها نفر سر و دست میشکنند و شایسته اصلی با بهت و حیرت به دعوای ناشایسته ها مینشیند و نهایتا دوستی، فامیلی، دامادی و یا آقا زاده ای بر آن منصب جلوس میکند. این انقلاب که حاصل خون صدها هزار شهید و جانباز و آزاده و ایثارگر است به راحتی بدست نیامده است که براحتی بدست نااهلان و نا محرمان به نابودی کشیده شود. لذا حزب همدلی مردم تهران (همت)در کنار مردم و رهبری نظام اسلامی برای اصلاح امور ایستاده است و ذره ای از مواضع استقلال طلبانه و آزادیخواهانه شهدا کوتاه نخواهد آمد وغارتگران بیت المال را توسط مردم قطع خواهد نمود.

مقام معظم رهبری دامت برکاته

به اذعان بخش بزرگی از نمایندگان مجلس دهم ، حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از نمایندگان فعلی مجلس برای دور یازدهم مجلس شورای اسلامی در سال آینده رای نخواهند آورد که به همین دلیل بخشی از آنان با اعزام فرزندان خود به خارج از کشور زمینه مهاجرت خود را برای بعد از رای نیاوردن مهیا کرده اند و عده ای نیز در حال لابی و سرویس دهی به دولتی ها جهت حضور در دستگاههای مختلف دولت می‌باشند . باید بخش بزرگی از استیضاح های نافرجام و تحقیق و تفحص های بی سرانجام را نتیجه برخی از همین معاملات نمایندگان برای دوره بعد از رای نیاوردن خود با دولت دانست ، استیضاح یا تحقیق و تفحص را مطرح و برای آن رای جمع میکنند و با سروصدای زیاد و قهرمان گونه در تلویزیون و مجامع عمومی مطرح و پس از آنکه به صحن علنی رساندند در جلسات خصوصی رستوران های شمال شهر سهم آینده خود را گرفته و هم خودشان برای رای آوردن مجدد وزیر استیضاح شده یا عدم پیگیری از دستگاه در معرض تحقیق و تفحص تلاش میکنند ، متاسفانه این راه نامیمون و نا مبارک بارها تکرار گردید و مردم ما به دفعات این شیوه عجیب برای کسب قدرت را مشاهده نمودند . با توجه به اینکه بخشی از نمایندگان عاقل و فهیم که درک رای نیاوردن را داشته اند بدنبال عدم کاندیداتوری و کسب سهمی از قدرت برای خدمت به مستضعفان ! در دولت می‌باشند و بخش دیگری از نمایندگان که توهم رای آوری دارند بدنبال کسب سرمایه های متفاوت مشروع و غیر مشروع برای خدمت به مردم زیر خط فقر ! و جهت رای آوری می‌باشند . در این آشفته بازار ، مجلسیان با مصوبه قانونی منع بکارگیری بازنشستگان ناخواسته برای خود هوو درست کردند ، آنجاییکه در یکی از بندهای این قانون تصویب کردند که نمایندگی مجلس از این قانون مستثنی می‌باشد ، ظاهراً فکر میکردند برای خود قبایی دوخته اند لیکن نمی‌دانستند که لشگر بازنشستگان شیفته خدمت دولت ( بخوانید تشنه قدرت )که با مصوبه مجلس مجبور به کنده شدن از صندلی ریاست شده بودند با پول های نجومی خود رقیبی سر سخت و هوویی زیبا برای شوهر نمایندگی مجلس نمایندگان فعلی مجلس شدند . مردم جان به لب رسیده از دست هر دو گروه رقیب ، شاید با انتخاباتی عجیب در دور آینده نه تنها این دو گروه که کل کشور را متعجب نمایند . ظهور نیروهای انقلابی ، جوان ، تحول خواه ، عملگرا و ناشناسان غیر وابسته به دو جریان غالب سیاسی کشور از میان مردم خسته از دعواهای سیاسی اتفاقی خوش یمن را برای مردم رقم خواهد زد و شاید برای اولین بار اکثریت مجلس را در اختیار نیروهای مستقل انقلابی ، درد کشیده مردمی غیر وابسته به دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب قرار دهد . مردم همانند خاطرات کلاس اول دبستان ، تخته سیاه خود را به دو بخش خوب‌ها و بدها تقسیم خواهند کرد و همه کسانی که در این چهل سال در مسند قدرت در قوای مختلف بودند و حاصل فعالیتشان این نابسامانی های امروز است را در ستون بدها خواهند نوشت ( هر چند که میلیاردها ثروت خود را به عرصه تطمیع ملت بیاورند ) و چهره‌ های جدید با شاخصه های مورد نظرشان را به جای اینان خواهند نشاند و ستون خوبهای تخته سیاه خود را در اختیار نیروهایی که از دل سختی های جامعه و بیکاری جوانان و ضعف معیشت در آمده باشند قرار خواهند داد . انشاءالله تعالی

به نام خدا و با سلام 

 

« سخنی با فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی » 

 

در ساعات اولیه بامداد سی ام تیرماه در حوالی روستای دری شهرستان مریوان گروهک تجزیه طلب پژاک با حمله به قرارگاه مرزی حمزه ( ع ) نیروی زمینی سپاه پاسداران ضمن انفجار زاغه مهمات این قرارگاه ۱۱ تن از مرزبانان جوان سپاهی که ۷ تن از مریوان ۳ تن از قروه و ۱ تن از سنندج بودند را به شهادت رساندند ، مردان جوانی از اهل سنت و شیعه که یکی از آنها چند روزی بود که رخت دامادی پوشیده بود جهت دفاع از مرزهای این بوم عزیز در خون خود غلتیدند تا دشمن بداند که اگر لازم باشد با خون خود امنیت کشورمان را حفظ میکنیم .

 

این شهدا که با شهادت خود چند ده خانواده و چند شهر را عزادار نمودند در سکوت خبری رسانه ها، فضای مجازی ، شخصیتهای سیاسی و ... تشییع و به خاک سپرده شدند .

 

موضوع مهم در این اتفاق نه نوع شهادت این شهداست و نه اعتراض به سکوت مسئولین و نه عدم اعلام عزای عمومی در کشور می‌باشد بلکه این است که چرا دو هفته از این ماجرا میگذرد و سپاه پاسداران ما واکنشی به این جنایت مزدوران نداده است ؟ اگر ما در سوریه و یمن و عراق و ...اثر گذار هستیم که البته هستیم چرا در مرزهای خودمان نباشیم ، حمله اسراییل به یک پایگاه سوریه در چند روز پاسخی در خور میگیرد ولی چرا تجزیه طلبان این پاسخ را نگرفتند .

 

سردار جعفری فرمانده شجاع دفاع مقدس امروز مهم تر از اولتیماتوم شفاهی شما به آمریکا باید عملا ضرب شصتی سهمگین به عوامل تجزیه طلب و خونریز آمریکا و اسرائیل بدهید ، نابود کردن نیروهای آمریکایی صفت نظامی در جوار مرزها ، قدرت نمایی ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دشمنان دور و نزدیک ایران خواهد بود .

عزت و اقتدار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سرعت پاسخگویی به جنایت رخ داده می‌باشد و بزرگترین آدرس برای ناامیدی آمریکا ، ضدانقلاب و راهزنان نظامی همجوار مرزهای ما بوده و بهترین راه کاستن از آلام خانواده شهدای اخیر خواهد بود .

 

سید احمد نبوی 

جانباز ۶۰ درصد دفاع مقدس

۹۷/۵/۱۵

 

 

نمایشنامه ای در سه اپیزود 

 

پرده اول 

( ۱۰ می ۲۰۱۸ )

 

نشریه واشنگتن فری بیکن از توزیع یک گزارش سه صفحه ای بین اعضای شورای امنیت ملی کاخ سفید خبر داد که دولت ترامپ از طریق تمرکز ایجاد شکاف عمیق بین مردم ایران با حاکمیت کشورشان فعالانه در زمینه کمک به براندازی نظام فعالیت کند . این طرح توسط اندیشکده « گروه مطالعات امنیتی » که پیوندهای نزدیکی با جان بولتون دارد تهیه شده است . محورهای مهم این طرح ۱-- کاستن از تأکید ترامپ بر حمله نظامی به ایران ۲-- عصبانی کردن مردم ایران از حاکمیت از طریق فضای مجازی با محور دخالت ایران در کشورهای منطقه با صرف پول مردم ایران ۳-- بی اعتماد کردن مردم به حاکمیت ایران با بزرگ کردن نقش فساد و اختلاس در میان همه رده های مسئولین ایران . دلارهای پرداختی رسمی عربستان به منافقین و فرزند شاه مخلوع که از پنهان کردن آن در رسانه ها هم ابایی ندارند پشتیبانی تدارکاتی این طرح بوده که به نام طرح هنسن شناخته شد .

 

پرده دوم :

( از چند ماه پیش آغاز و هنوز ادامه دارد)

 

مردم ایران برای اینکه ثابت کنند که اسیر این توطئه ( طرح هنسن) نمی‌شوند حضور در تظاهرات اعلامی منافقین و سلطنت طلبان را تحریم کردند و علیرغم دلخوری های فراوان معیشتی و اقتصادی در این تظاهرات که البته بی بی سی سعی کرد آن را حداقل در ۳۰۰ شهر پوشش دهد شرکت نکردند و طرح تابستانه هنسن آمریکایی را عقیم گذاشتند .

ولی در پرده دوم که نقش مردم در خنثی سازی طرح آمریکایی بصورت بی نظیر انجام شد نقش مسئولین و حاکمان در همسویی با طرح هنسن نیز به خوبی انجام شد ، در حقیقت مردم ایران در این پرده هم با توطئه های آمریکا مقابله میکنند و هم با توطئه‌های مسئولین ایران ، چرا که روشن نشدن وضعیت اختلاس‌های بزرگ بازی کردن و همراهی مسئولین ایرانی در زمین طرح هنسن است ، موضوع ثامن الحجج به کجا رسید ؟ با اعلام اسم دو سلبریتی تمام شد ؟ حقوق های نجومی کجا رفت ؟ معاون قالیباف چه شد ؟ بانک سرمایه و تعاونی فرهنگیان چه شد ؟ چگونه دلار سر به فلک کشید ؟ و ..... دهها سوال دیگر مردم بی پاسخ مانده است .

مردم ایران از آمریکا و عربستان و اسرائیل و منافقین و سلطنت طلبان نمی ترسند ، مردم از بازیگران پرده دوم می‌ترسند .

 

پرده سوم :  

( شاید خیلی زود )

 

اگر زودتر مسئولین کشور و روسای سه قوه در راستای اعتماد سازی و انسجام و اتحاد ملی و یکپارچگی کشور عمل نکنند مردم خودشان برای دفاع از جمهوری اسلامی و دفاع از خون شهدای استقلال کشور وارد عمل خواهند شد و از آن روز بترسید که نه آمریکا بلکه مردم زجر کشیده و پا برهنه ایران اسلامی از شما نا امید شوند ، پس عدم حضور مردم در طرح تابستانه و سورپرایز جیم هنسن را قدر بدانید و زودتر سوالات مردم را پاسخ دهید .

انشاءالله

 

سید احمد نبوی

دبیرکل حزب همدلی مردم تهران ( همت )