«دی جی کالا و اسنپ»

اینکه امروز درگیر یک جنگ اقتصادی بزرگ هستیم بر کسی پوشیده نیست، جنگی که از دو جبهه سنگین به مردم ایران تحمیل شده است . جبهه اول آمریکا و تحریم های بسیار سنگین اقتصادی کدخدای مستکبر جهان و جبهه دوم نیروهای خائن و ستون پنجم داخلی، دشمن اول اجازه ورود درآمدهای جدید به سبد اقتصادی کشور را نمی هد و دومی کف سبد را سوراخ کرده است و از تتمه حساب ملت به بدترین وجه ممکن دزدی می کند.
از دشمن غدار انتظار رحم و شفقت به ملت ایران را نمی توان داشت ولی آیا کوتاهی و مسامحه در مقابله با ستون پنجم دشمن که سالها از جیب ملت ایران خورده است و اکنون نیز از سبد مالی این مردم با رانت و اختلاس و حقوق نجومی و مناقصه و واگذاری های اصل 44 و ... برداشت می نماید، درست است ؟
کاری را که آقای رئیسی شروع کرده است را نباید با ارتباطات خاص و وابستگی های جناحی و ملاحظه کاری و ... ابتر کرد و باید امیدوار باشیم که همه خیانتکاران سالهای قبل و حال حاضر در دام عدالت گرفتار آیند.
یکی از راه های شکست دشمن در این جنگ بزرگ اقتصادی ، ایجاد اشتغال و بهبود معیشت مردم از محل کارآفرینی و تولید ثروت در خانواده ها می باشد.
نگاهی به فرصت از دست رفته در 7 سال گذشته در برزخ نافرجام برجام آه از نهاد همه ایرانیانی که آرزوی حداقل درآمد را در عرصه داخلی داشتند را بر می آورد . در این میان نخبگانی وجود داشتند که بدون آنکه منتظر فرجی از خارج بشوند با هوشمندی و هوشیاری به داد ملت خود رسیدند و در قالب ایده های استارت آپی در پی راه اندازی کسب و کارهای اینترنتی برآمده اند و بار بزرگی را از دوش مردم در عرصه ایجاد اشتغال برداشتند، یکی از این مجموعه ها شرکت اسنپ و نمونه بارز دیگر آن دی جی کالا بوده است.
در شرکت اسنپ که هم اکنون حدود 1600 نفر نیرو بیمه شده و نزدیک به 2 میلیون راننده در 140 شهر ایران مشغول به کار هستند به اندازه ده سال دولت های چاق و فربه فعلی و  قبلی تولید اشتغال کرده است.
مجموعه دی جی کالا حدود 7000 نیروی مستقیم بیمه شده و با تنوع توزیع و فروش بیش از 1.700.000 محصول در ایران ، موتور محرکه فروش محصولات کارخانه های ایران می باشد که به صورت غیر مستقیم نزدیک به دو میلیون شغل را با ثبات کرده است.
مسئولین امروز کشور باید صاحبان این ایده ها و ایده های مشابه این موارد را که توانسته اند در بدترین دوره اقتصادی ایران اسلامی بار بزرگی از دوش مردم و دولت ها بردارند را در بالاترین مرتبه منزلت اجتماعی قرار دهند .
اما موضوع جالب از این جا شروع می شود که افراد نابخرد و ناآگاه در حوزه اقتصادی و بی خبر از معیشت مردم برخی اوقات سخنانی را می گویند که تن هر آدم شریفی را می لرزاند. نماینده محترم مردم شریف زنجان در روز اول تیر ماه در نطق خود اعلام کرده بود که شرکت های دی جی کالا و اسنپ که درصدی از سرمایه آنان را سرمایه گذار خارجی تامین کرده است می تواند برای امنیت کشور خطرناک باشد. هیچ کس نیست که به ایشان بفرماید که امنیت کشور همین امروز به دلیل بیکاری چندین میلیون جوان تحصیل کرده کشور در خطر بالفعل می باشد و به جای اینکه با سخنان نسنجیده خود شغل همین تعداد افراد را به خطر بیاندازید بفکر تصویب قوانینی باشید که بتواند اشتغال جدید ایجاد کند و از همین کسب و کار های پر بازده اینترنتی حمایت نمایید.
کسانیکه این اشتغال های اینترنتی را ایجاد کرده اند مردان بزرگ این برهه از تاریخ سخت ایران هستند که همه مسئولین کشور به آنان بدهکارند و باید سر تعظیم در مقابل آنان فرود بیاورند .
انشاال... که بیدار بشوید قبل از آنکه خیلی دیر شده باشد.
سید احمد نبوی
دبیر کل حزب همت

'' تجربه‌ی ژنرال برادلی ''
در زمان جنگ جهانی دوم لشکر ۹۰  پیاده‌نظام آمریکا، تحت فرماندهی شخصی که قدرت رهبری نداشت، به جبهه‌ی «نُرماندی» فرستاده شد. نتایج عملیات افراد مزبور به قدری نامطلوب بود که مشاوران برادلی پیشنهاد کردند، لشکر پیاده‌نظام شماره‌ی 90 منحل گردد و افراد آن به واحدهای دیگر ملحق شوند. برادلی با این پیشنهاد مخالفت نمود، زیرا به نظر وی افراد کلیه‌ی لشکرهای نظامی یکسان هستند. آن‌چه موجب اختلاف نتایج عملیات آنان می‌گردد، چگونگی رهبری است. بدین ترتیب لشکر مذکور منحل نگردید، بلکه فرمانده‌ی مناسبی برای رهبری آن انتخاب شد. فرمانده‌ی جدید تغییرات متعددی در سازمان شانزده‌هزار نفری لشکر مزبور داد.
 وقتی که او فرماندهی لشکر شماره‌ی 90 را برای تصدی شغل دیگری ترک نمود، جانشین وی وارث یکی از بهترین لشکرهای نظامی در جبهه‌ی جنگ متفقین گردید.
نکته مهم این داستان واقعی نقش مدیریت و رهبری می باشد به این معنی که اگر مدیر یک سازمان توانایی مدیریت آن را نداشته باشد، آن سازمان را دچار نابودی و اضمحلال می کند .
ما در تاریخ ۴۰ ساله گذشته خودمان دهها مورد بسیار متقن از قدرت مدیریت و رهبری را داریم .
جاییکه ضمن حفظ کاریزما و اقتدار فرمانده، حکومت بر قلبهای نیروهای زیر دست نیز در اوج خود وجود داشته است .
نیروی عمل کننده، حرف فرمانده خود را بعنوان بهترین رهبر و مدیر که عاشقانه او را دوست دارند و ایمان به کارش دارند را به گوش جان می پذیرند و هر آنچه در توان دارند برای پیشبرد اهداف آن سازمان و یگان به کار میگیرند .
ما در یک جنگ نابرابر یعنی جنگ تمام عیار 8 ساله شاهد قهرمانی های مدیران انقلابی قابلی بوده ایم، نوار مکالمه شهید باکری با شهید کاظمی یک آموزش درجه اول در ساختار محتوای مدیریت است .
نمونه هایی از این دست همچون شهید همت ها و شهید خرازی ها و در سالهای اخیر شهید سلیمانی ها از دیگر مفاخر رهبری و مدیریت مردمی و انقلابی در کشور ماست  .

مطالبه گری مردم برای منصوب شدن مدیرانی سختکوش و شجاع که ضمن حاکم بودن بر قلوب کارکنان خود، دارای اقتدار ذاتی بوده و خود را نیازمند خرد جمعی نفرات سازمان بدانند بزرگترین مطالبه گری این دوران رقت انگیز مدیریت فعلی است .

امروز بر همگان واضح است که مدیریت تجمل گرا که خود را از بدنه مستغنی می داند و بدلیل فاصله طبقاتی شدید خود با کارکنان و به تبع آن مردم درک درستی از شرایط جامعه ندارند آسیب زاترین شرایط را برای کشور بوجود آورده است .
ما بعنوان حزب همت یکی از اصلی ترین مطالبات خود را داشتن مدیرانی از جنس این شهدا می دانیم، افرادی که کمترین برداشت را از بیت المال خواهند داشت و بیشترین کارآمدی و درآمد را برای کارکنان و مردم خود ایجاد خواهند کرد این مدیران در بین مردم زندگی می کنند و از همه دردهای جامعه باخبرند .

اما روی سخن امروز مردم ما با کاندیداهای دولت ۱۴۰۰ است، اگر از امروز بدنبال شرکت سهامی رفقا و دوستان هستید بدانید که آخرین فرصت نجات ایران را هم از دست داده اید ولی اگر از امروز بدنبال شناسایی مطالبات مردم از جمله پیدا کردن مدیران خاصی که در متن بالا معرفی شدند هستید، شاید مردم را بار دیگر در صحنه ببینید .

سید احمد نبوی
دبیر کل حزب همت

'' هراس از ملت ''
 در دوران جنگ تحمیلی برخی اوقات عملیات به شرایط حساسی می‌رسید نیروهای ایرانی و عراقی آنقدر به هم نزدیک  می‌شدند و در نیمه شب آنچنان درهم تنیده می شدند که راهی جز نگاه کردن به صورت افراد برای شناسایی نیروهای خودی و دشمن باقی نمی ماند هر کس در آن تاریکی مطلق زودتر دشمن خود را می شناخت امکان زنده بودن داشت و نفر روبه رو حتماً کشته می شد از پشت و جلو هر لحظه ممکن بود تا سرنیزه‌ای و یا گلوله ای از فاصله نزدیک به تو اصابت کند .
 برخی اوقات هم ، خودی خودی را میزد و این به دلیل وجود دلهره و اضطراب بود که اگر دیر بر ماشه فشار می آوردند حتما کشته می شدند و در این شرایط بود که جنگ به ترسناک ترین لحظات خود تبدیل می شد.
 هرچه فاصله بیشتر بود شانس زنده ماندن بیشتر بود البته وجود خمپاره و توپ از دور همچنان مرگ و شهادت را نزدیک می کرد ولی مرگ با گلوله ای که از چند متری شلیک می شود کاملاً متفاوت بود .

امروز در ایران شرایطی همچون شبهای عملیات توصیف شده پیش آمده است  چرا که دشمن متکبر ایران ما ، یعنی آمریکا و دشمن خونریز ما یعنی منافقین در این روزهای سخت کشور عزیزمان و همچنین نارضایتی مردم از وضعیت معیشتی و فشارهای روحی و مالی ناشی از بیماری کرونا که خیلی از مشاغل را تعطیل کرده است در حال آماده شدن برای برخوردهای سخت و انتقام از مردم ایران هستند. اینان تنها راه شکست انقلاب مردم ایران را درگیری در خیابان ها و اوج گیری نارضایتی مردم می دانند تمام توان خود را چه از طریق نفوذی های داخل کشور و چه از طریق ورود از مرزها جمع آوری کرده اند تا بلکه بتوانند درگیریهای خیابانی جدیدی را در  ایران آغاز کنند .
 مردم ما باید بدانند که اسیر غافلگیری دشمنان خود نشوند آنان ۴۰ سال است که در پی عقده گشایی خود از انقلاب هستند.
مردمی که انقلاب کردند ' جنگیدند ' مال و جان خود را دادند با ترور و درگیری مبارزه کردند و هر وقت نظام اسلامی احتیاج داشت خیابانها را تبدیل به دریایی از انسانها میکردند و در چند سال اخیر هم بار مضاعف سختی های معیشتی و اقتصادی را بر دوش می کشیدند حقشان این نبود که امروز دولتمردان و مسئولین مرفه و بی درد برایشان نسخه های غیر قابل درمان تجویز کنند ولی آیا این لا قیدی مسئولین در عدم کنترل قیمتها و تورم به معنای این است که انقلاب چهل ساله ای که با خون سیصد هزار شهید نگهداری شده است تحویل ایادی آمریکا و خونخوارانی همچون منافقین گردد ؟
آیا دفاع رهبری عزیزمان از دولت و مجلس به این مفهوم است که تا یکسال دیگر در بر روی همین پاشنه بچرخد و مردم هر لحظه در حال تماشای صعود قیمتها در ارزاق عمومی و مسکن و دلار و طلا و ..... باشند و هر دقیقه محاسبه کنند که چقدر ارزش پولشان کم شده است ؟ مردم ایمان دارند که اگر این بی خردی و بی تدبیری ادامه یابد ریشه در تعمد دارد و هرگز رهبری ساکت نخواهند نشست .
این بار هم میتوانیم در خیابانها داخل شهرها و در گوشه گوشه مرزها سد محکم در مقابل عوامل نفوذی و اغتشاشگران و ...... باشیم اما آیا میتوانیم مطمئن باشیم که حاکمان در هر رده ای در این کشور در حال مبارزه با تورم و گرانی و .... هستند .
شک نکنید تاریخ همه کسانی را که دل در گرو نجات مردم از فقر تنگدستی ندارند را به بدترین وجه ممکن تنبیه خواهد کرد .
مردم از جنگیدن تن به تن با دشمنان خود هیچ هراسی ندارد ولی شما از اوج گیری انزجار و تنفر یک ملت سختی کشیده همیشه در هراس باشید .

باشد که این روزهای سخت نیز بگذرد و راه این ملت در آینده ای نزدیک با مسئولینی تحول خواه ' همدل ' جوان و انقلابی بسوی رشد و تعالی برداشته شود و تنها روسیاهی برای دنیا پرستان ضد مردم تا همیشه تاریخ بماند .

سیداحمدنبوی
 دبیرکل حزب همدلی مردم تحول خواه (همت)

' خانواده ایران ''

با صدور حکم اعدام سه نفر از اغتشاشگران آبان ۹۸ موجی از مرگ بر و درود بر در فضای مجازی آغاز شد .
دو دستگی همیشگی و سی ساله ایران بار دیگر رخ نمود و سه نفر مجرم محکوم شده قانونی در زندان در پای چوبه دار و خانواده های آنان با کابوس مرگ فرزندانشان با چشمانی بهت زده نظاره گر این دعوا هستند .
نمی دانند از هشتگ اعدام نکنید خوشحال باشند یا ناراحت و نمی دانند که چه جرمها و جنایتهای اضافی دیگری مردم برایشان تعریف کرده اند و هشتگ اعدام کنید هم در فضای مجازی در حال مشتری جمع کردن است .
وقایع آبان ۹۸ آسیب بزرگی به اتحاد کشور وارد کرد و همه بر هم زنندگان آن اتحاد تاریخی باید محاکمه شوند .
 اولین مسبب این حادثه دولت  بود که با گران کردن بنزین بصورت ناگهانی و بعد از آن در مصاحبه تلویزیونی با تمسخر و خنده گفتند که من خودم هم جمعه صبح متوجه شدم .
بی تدبیری و جرم از اینجا آغاز شد و به سطح جامعه گسترش پیدا کرد .
آیا این بخش از متهمان هم به دادگاه آمدند ؟
اغتشاشگران همه دستگیر شدند ولی مدیر دولتی ' نفتی ' فرمانداری یا ....هم در میان دستگیر شدگان هستند ؟

اما به امروز برگردیم که حکمی بر اساس حقوق قضایی صادر گردیده است و با طی مراحل قانونی خود به این نقطه رسیده است و همه آحاد مردم باید آن را بپذیرند مانند سایر محاکم قضایی کشور.
(صرفنظر کردن از درست و غلط بودن حکم دادگاه که این به قاضی پرونده بستگی دارد )
  اما برای این موضوع که همه جامعه را درگیر خود کرده است هنوز یک راه برای جلوگیری از اعدام وجود دارد و آن اعمال ماده قانونی توسط ریاست محترم قوه قضائیه می باشد .
هر کس درون کشور زندگی میکند و دستگیریها را قبول دارد ، محاکمه قانونی را قبول دارد و حتی حکم صادره را قبول دارد بعنوان یک فرد یا گروه یا حزب  میتواند راه قانونی پایانی را که درخواست اعمال ماده ۴۷۷ می باشد را از ریاست قوه قضائیه درخواست نماید.
این کسی که در همه موارد با قانون همراه است و فقط یک درخواست قانونی ارائه داده است ،  آیا او را باید یک آمریکایی جنایتکار خائن بدانیم ؟ او پهلوی چی نیست ، او از منافقین و کفار نیست چرا که همه سیر محکمه را مر قانون میداند .
این فرد یا گروه یا حزب از اعضای خانواده ایران هستند و '' ان قلتی '' را درون خانواده ایران مطرح کرده اند که با تدبیر بزرگترهای خانواده موضوع به پایان میرسد .
در اینجا  دیگر اعضای خانواده ایران که با اعدام موافقند هرگز حق ندارند برادران و خواهران داخل خانواده خود را که چنین درخواستی داده اند را متهم به وابستگی به اجانب نمایند .
آمریکا و پهلوی و منافقین و ضدانقلاب خارج نشین از خداشونه که این جوانان اعدام شوند تا جریان جدید جهانی بر علیه ایران و نقض حقوق بشر راه بیندازند و در حقیقت هشتگ اعدام نکنید ترامپ و رضا پهلوی و رجوی ها بنوعی پوست موزی است زیر پای حزب الهی های جامعه و عصبانی کردن انقلابیون و در پی آن فشار داخلی ارزشی ها به دستگاه قضا برای اعدام این سه نفر و پس از اعدام ، داستان آن طرف آبی ها آغاز شود و دهها کشور و میلیونها نفر ناآگاه از موضوع را علیه جمهوری اسلامی ایران بشورانند .
خانواده ایران اگر با تدبیر عمل کنند و بگویند در داخل خانواده عده ای درخواست قانونی اعمال ماده ۴۷۷ را دارند . چه اشکالی دارد درون خانواده خودمان طبق قانون عمل کنیم و همه خانواده متفق القول باشند که هر نتیجه ای خروجی قوه قضائیه باشد با جان و دل بپذیرند .
اگر مجددا اعدام حاصل اعمال این ماده بود مخالفان اعدام و همه خانواده یکصدا بپذیرند و اگر حبس طویل المدت بود موافقان اعدام هم یکصدا بپذیرند .
ویژگی این تاکتیک خلع سلاح ترامپ و پهلوی و منافقین و ضدانقلاب خارج نشین است و یکبار دیگر اتحاد و انسجامی بزرگ در ملت پدید می اورد .

ما باید همدلی و تحول خواهی را که مقام معظم رهبری طرح کرده اند را در پیشانی امور خود قرار دهیم و از این گردنه سخت با سرفرازی عبور کنیم و مستکبران عالم را از دست اندازی به کشورمان ناامید کنیم و بار دیگر اتحاد این خانواده را به رخ جهان بکشیم و به آنان  بگوئیم اجازه دخالت به مسائل داخلی خودمان را به شما نمی دهیم و این خانواده آنقدر بالغ و عاقل است و پدری توانا و تیز بین دارد که خود مسائل خود را حل کند .

سیداحمدنبوی
فعال سیاسی

گ'' کویر ۵ میلیونی با ۳۲ سال حکومت
اگر پایان تنش های سنگین سالهای اول انقلاب ، ترورها و هشت سال جنگ تحمیلی و آغاز نظم و ثبات حکومتی را سال ۱۳۶۸ در نظر بگیریم و سال آینده یعنی سال ۱۴۰۰ را که پایان دوره ریاست جمهوری آقای روحانی میباشد را مقصد این تحلیل بنگریم متوجه ۴ دوره ریاست جمهوری ۸ ساله کرمان و یزد و سمنان که مجموعا ۵ میلیون نفر جمعیت را که بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ شامل است میشویم .
۱-- مرحوم هاشمی رفسنجانی با شعار سازندگی از خطه کرمان با سابقه همراهی با امام از سال ۱۳۴۲ و تحمل سالها شکنجه و زندان رژیم پهلوی، عضو شورای انقلاب و اولین رئیس مجلس شورای اسلامی و از تئوریسین‌های انقلاب اسلامی خیلی زود وارد عرصه اجرایی کشور بعنوان دومین نفر پر قدرت در جمهوری اسلامی ایران و با شعار سازندگی شد .
۲-- آقای خاتمی نیز از همسایگی کرمان یعنی کویر زیبای یزد با آرای بسیار شگفت انگیز در سال ۱۳۷۶ و از کتابخانه ملی و با شعار آزادی های مدنی و توسعه سیاسی این نقش را بعهده گرفتند .
۳-- آقای احمدی نژاد هم که سابقه سیاسی چندانی در ریشه های انقلاب نداشتند با شعار عدالت اجتماعی و سازماندهی جامعه روستایی و جنگ فقر و غنا از استان سمنان با آسمانی پر ستاره دوران پر درآمدی از نفت را راهبری کردند .
۴-- آقای روحانی هم از همان استان سمنان نیز با شعار اعتدال و توسعه میراث دار ۲۴ سال گذشته کویریان شد و با حاصلی نافرجام شاید بتواند تا ۱۴۰۰ دوام بیاورد !! .
اما سوال بسیار جالبی که میتواند مطرح باشد این است که رمز وجود شخصیت های ملی از سه استان که جمعا ۵ میلیون نفر جمعیت دارد برای ۳۲ سال حاکمیت چیست ؟
آیا همه شخصیت های ملی ایران در این سه استان هستند و یا اینکه یک اتفاق تاریخی بوده است ؟
اگر شما به آذربایجان ها و همسایگان ترک تبار در حاشیه بخشی از البرز غربی این منطقه با ۱۱ میلیون نفر دقت کنید با شخصیت های ملی فراوانی مواجه میشوید که اگر بالاتر نباشند حداقل همطراز روسای جمهور قبلی میباشند .
استان های ثروتمند جنوبی مثل خوزستان ، بوشهر ، فارس و بخشی از دامنه های غرب و جنوب زاگرس نیز با ۱۳/۵ میلیون نفر جمعیت دارای شخصیت های ملی، اقتصادی و اسطوره های دفاع مقدسی فراوانی مواجه هستند که روسای جمهور گذشته نیرو های آنان بوده اند
همچنین چهره هایی ملی ، اقتصادی ، مدنی و سیاسی از پایتخت کشور با استان های همجوار خود که حدود ۲۰ میلیون نفر جمعیت دارند تا امروز نتوانسته اند بر اریکه قدرت ریاست جمهوری تکیه بزنند .
طبیعتا یک شخصیت ملی و محبوب که از پایه رای منطقه ای ، قومی و جمعیتی قویتری برخوردار باشد از شانس تهییج عمومی بالاتری برخوردار است هر چند مردم ایران بیشتر نگاه به وجهه ملی افراد دارند ولی پارامتر احزاب ، جمعیت منطقه ای نیز میتواند بسیار موثر واقع شود .
مجلس شورای اسلامی میتواند با اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری و دو مرحله ای کردن آن فرصت بیشتری برای شناسایی مردم از کاندیدای خود را فراهم کند به این معنی که در مرحله اول کاندیداهای اختصاصی احزاب ، اقوام و نخبگان متخصص در یک دوره چند ماهه فرصت گفتگو با مردم را پیدا کنند و بعد از آن شورای نگهبان وارد بررسی صلاحیت ها شود و از میان کاندیداهای فعال صلاحیت را احراز نماید و قانون فعلی یعنی شروع پروسه انتخابات پنج ماه مانده به پایان دوره ریاست جمهوری بعنوان مرحله دوم شکل بگیرد .
شورای نگهبان هم فرصت زیادی دارد تا سخنان و گفتگوهای کاندیداهای مرحله اول را بررسی و رصد نماید تا تصمیمی در خور بگیرد .
تاکنون و بر اساس نظرات خود اعضای شورای محترم نگهبان تمام تصمیمات آنان در تایید صلاحیت های روسای جمهور برنده ادوار مختلف اشتباه و غلط بوده است !! چرا که دوره های بعد همان روسای جمهور  تایید شده شورای نگهبان توسط همین شورای نگهبان رد صلاحیت شده اند .
مجلس یازدهم شورای اسلامی می تواند با تحول خواهی و ارائه طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری در این خصوص تاریخ ساز شود و نقش بی بدیل مردم در حمایت از نظام اسلامی را ارتقاء دهند .
در این فرآیند اصلاح قانون نیز احزاب ، اقوام ، استان های کوچک و بزرگ ، مرزنشینان و نخبگان نیز می توانند با نقش آفرینی خود از ریزش آرا مردمی جلوگیری نمایند  .

انشاءالله
سیداحمدنبوی